ندای آشنا

این وبلاگ درجهت رشد واشاعه آواز ایرانی اهتمام می ورزد.

ندای آشنا

این وبلاگ درجهت رشد واشاعه آواز ایرانی اهتمام می ورزد.

ارتباط 12مقام موسیقی ایران با ماههای سال

میدونیم که موسیقی ایرانی دارای 12 مقام می باشد مثل ماهور نوا شور و...
هرمقام موسیقی باهر ماه سال ارتباطی عجیبی دارد به طوری که متولدین هر ماه به مقام مخصوص به آن ماه علاقه بیشتری دارند وبرای آنها جذاب تر است حتی آنهایی که  موسیقی ایرانی رو نمی شناسند وحتی اسم مقام های موسیقی به گوششان نخورده.
من این کارو تجربه کردم ودیدم که متولدین هر ماه از مقام مربوط به آن ماه لذت خاصی می برند


حالا نام مقام های مر بوط به هر ماه: 

فروردین:چهارگاه     اردیبهشت:همایون     خرداد:بیات اصفهان     تیر:دشتی      مرداد:ماهور          شهریور:ابوعطا     

  مهر:سه گاه            آبان:شور        آذر:نوا                 

 دی:بیات ترک      بهمن:افشاری          اسفند:راست پنجگاه 


حتی اگر شما علاوه بر آن مقام مخصوص به ماه خود مقام دیگری را دوست دارید نشان می دهد که شما با متولدین آن ماه ارتباط بیشتری دارید ویا آنها را بیشتر از دیگران دوست دارید.
برای اطلاع بیشتر از ارتباط ماهها با مقامهای موسیقی می تونین به کتاب سال شیدا مراجعه کنید.

دوبیتی‌های شیرین-قسمت دوم

 

                                  رتبۀ کامل عیاران بیش گردد از مَحَک 
نیست پروائی ز میزان، مردم سنجیده را   صائب تیریزی   

هرچه میگویم به قدر فهم توست
مُردم اندر حسرت فهم درست                  مولوی 

 

کردم سفر از کوی تو، شاید روی از یاد
فریاد که جز یاد توام همسفری نیست     عبرت نائینی 

 

هست طومار دل من به درازای ابد
برنوشته ز سَرَش تا سوی پایان تو مرو 

  

گویند تمنّائی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد، از دوست تمنّائی  سعدی 

 

چون نیست شدی، هست ببودی صنما
چون خاک شدی، پاک شدی لاجرما     ابوسعید ابوالخی 

 

ای که با درد محبّت زندگانی میکنی
روزگارت خوش که عیش جاودانی میکنی   
ابوالحسن ورزی 

 

به رُخ سیاه چشمان، نظر ار بُوَد گناهی
بگذار تا گناهی، بکنیم گاهگاهی        کاظم پزشکی 

 

در عشق تو گر دل بدهم، جان ببرم
هرچه بدهم، هزار چندان ببرم               مولوی 

 

رزق ما آید بپای میهمان از خوان غیب
میزبان ماست هر کس میشود مهمان ما    صائب 

 


اشک اگر پای شفاعت نگذارد به میان
که جدا میکند از هم دو صف مژگان را؟  صائب تبریزی 
 
گر طبیبانه بیایی به سر بالینم
به دو عالم ندهم لذت بیماری را      سعدی 
 
عمر بگذشت و به سر عشق تو باقیست هنوز
وای از خیره سریهای دل غافل ما              نظام وفا 
 
ای که با خود کج و با ما کج و با اهل جهان کج
آخر قدمی راست بِنِه ای همه جا کج 
 
ز غمِ زمانه ما را نفتد گره بر ابرو
که ز راه عشق گردی به جبین ما نشسته      مظفر حسین کاشانی 
 
دشمن خونخوار را کوته به احسان ساز دست
هیچ زنجیری بِه از سیری نباشد شیر را        صائب تبریزی 
 
چون پرده برگشودند، خود را به ما نمودند
معشوق و عشق و عاشق دیدیم یک وجودند    شاه نعمت الله ولی 
 

عشق تردستِ تو را نازم که در هر جلوه ای
کرد ویران یک جهان دل را و گَردی برنخاست   صائب تبریزی  
 
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شدم خاک، چه سود اشک ندامت      حافظ 
 
هرکه را در سر نباشد عشقِ یار
بهر او پالان و افساری بیار       شیخ بهائی